تاثیر افسردگی روی مغز چیست؟ تاثیر افسردگی روی چهره چگونه است؟ افسردگی یک بیماری روانی فراگیر است که میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO)، افسردگی عامل اصلی ناتوانی در سراسر جهان است و شیوع آن همچنان در حال افزایش است. در این مقاله داروخانه آنلاین دکتر دوستی شعار توضیح می دهیم که افسردگی چگونه روی مغز، چهره و حافظه شما تاثیر می گذارد.
در هنگام افسردگی در مغز چه اتفاقی می افتد؟
افسردگی صرفاً ناشی از «احساس افسردگی» نیست، بلکه یک تعامل پیچیده از عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی است. در سال های اخیر، علاقه فزاینده ای به درک زیربنای عصبی زیستی افسردگی وجود داشته است. تحقیقات نشان داده است که چندین ناحیه از مغز در بروز علائم افسردگی نقش دارند، از جمله قشر جلوی مغز، آمیگدال و هیپوکامپ. برای آشنایی با علائم اصلی افسردگی این مقاله را طالعه کنید.
تاثیر افسردگی و کوچک شدن مغز
شاید باور نکنید اما در طی یک آزمایش علمی ثابت شده است که افسردگی در طولانی مدت سبب کوچک شدن مغز می شود.
این انقباض و کاهش مناطقی از مغز ممکن است برگشت پذیر باشد. طبق تحقیقاتی که انجام شده است بخش هایی که تحت تاثیر این انقباض مغزی قرار بگیرند به صورت زیر است:
- هیپوکامپ: این قسمت مغز مربوط به پردازش، درک، حافظه و یادگیری است به همین دلیل است که با شدت گرفتن افسردگی شاهد عدم تمرکز و عدم یادگیری و در بعضی مواقع فراموشی در این افراد خواهیم بود.
- تالاموس: مسئول انتقال اطلاعات از قشر به ساقه مغز می باشد که با این اختلال، اختلال روانشناختی به تدریج شروع خواهد شد.
- قشر مخ: لایه پر چین مغز است که دیده شد در مغز انیشتین این چین خوردگی ها بیشتر به چشم می آید. همچنین در منابع غیر رسمی دیده شده که شادی باعث چین خوردگی بیشتر و افزایش حافظه می شود.
- آمیگدال: آمیگدال بخشی است که احساسات و حافظه را تنظیم می کند با تاثیر افسردگی دیده می شود که افراد احساسات عجیب و غیر قابل انتظاری از خود نشان می دهند این احساسات می تواند در مواردی بسیار حساس و در مواردی بسیار سرد و بی روح باشد.
انتقال دهنده های عصبی و نقش آنها در افسردگی
یکی از عوامل کلیدی در افسردگی، عدم تعادل انتقال دهنده های عصبی است که پیام رسان های شیمیایی در مغز هستند که خلق و خو، احساسات و شناخت را تنظیم می کنند. شناخته شده ترین انتقال دهنده های عصبی درگیر در افسردگی سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین هستند. سطوح پایین سروتونین، به ویژه، با علائم افسردگی مرتبط است. این منجر به ایجاد مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) شده است، دسته‌ای از داروهای ضد افسردگی که سطح سروتونین را در مغز افزایش می‌دهند.
تاثیر افسردگی مزمن روی مغز
استرس مزمن یک عامل خطر مهم برای ایجاد و تشدید افسردگی است. وقتی استرس را تجربه می کنیم، بدن هورمون های استرس مانند کورتیزول را ترشح می کند که می تواند اثرات مضری بر مغز داشته باشد. قرار گرفتن طولانی مدت در معرض سطوح بالای کورتیزول می تواند منجر به تغییراتی در ساختار و عملکرد مغز شود، از جمله کوچک شدن هیپوکامپ، منطقه ای که در تنظیم حافظه و احساسات نقش دارد.
پیشنهاد می کنم مقاله بهترین مولتی ویتامین برای کاهش استرس و افسردگی را مطالعه کنید
تأثیر افسردگی بر عملکرد شناختی
افسردگی نه تنها بر خلق و خوی تأثیر می گذارد، بلکه می تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد شناختی نیز داشته باشد. افراد مبتلا به افسردگی اغلب با مشکلاتی در تمرکز، حافظه و تصمیم گیری مواجه می شوند. این اختلالات شناختی می توانند بیشتر به اختلال عملکردی مرتبط با افسردگی کمک کنند و می توانند با فعالیت های روزانه و کیفیت کلی زندگی تداخل داشته باشند.
آیا افسردگی می تواند محافظ عصبی باشد؟
در حالی که افسردگی معمولاً با اثرات منفی بر روی مغز مرتبط است، برخی تحقیقات نشان می دهد که ممکن است نقش محافظت کننده عصبی داشته باشد. “فرضیه نوروتروفیک افسردگی” پیشنهاد می کند که پاسخ استرس ناشی از افسردگی ممکن است منجر به آزاد شدن عوامل نوروتروفیک شود که باعث رشد و بقای نورون ها می شود. این فرضیه نشان می دهد که افسردگی ممکن است یک مکانیسم محافظتی باشد که به مغز اجازه می دهد با استرس سازگار شود و تاب آوری را ارتقا دهد.
راهبردهای مقابله و تغییرات سبک زندگی برای سلامت مغز
علاوه بر درمان حرفه ای، چندین استراتژی مقابله و تغییرات سبک زندگی وجود دارد که می تواند از سلامت مغز حمایت کرده و به مدیریت افسردگی کمک کند. ثابت شده است که ورزش منظم دارای اثرات ضد افسردگی است و می تواند باعث رشد نورون های جدید در هیپوکامپ شود. تمرینات ذهن آگاهی، مانند مدیتیشن و یوگا نیز می توانند علائم افسردگی را کاهش داده و عملکرد مغز را بهبود بخشند. خواب کافی، رژیم غذایی سالم و حمایت اجتماعی نیز برای حفظ سلامت مغز و مدیریت علائم افسردگی ضروری است.
تغییرات سبک زندگی برای سلامت مغز
تاثیر افسردگی بر چهره:
افسردگی هم از نظر جسمی و هم از نظر عاطفی می تواند تأثیر عمیقی بر چهره فرد بگذارد. زمانی که فردی با افسردگی دست و پنجه نرم می کند، می تواند در حالات چهره او ظاهر شود و باعث شود که او غمگین، خسته و گوشه گیر به نظر برسد. صورت بوم می شود برای آشفتگی درونی که در درون جریان دارد. چشم‌ها ممکن است درخشش خود را از دست بدهند، دهان ممکن است به حالت اخم فرو رود و رنگ پوست ممکن است کدر و بی‌جان شود. انگار سنگینی دنیا روی صورتشان حک شده و پنهان کردن درد را برایشان سخت می کند.
مقاله مرتبط: مولتی ویتامین برای پوست
گودی زیر چشم
یکی از بارزترین اثرات افسردگی بر روی صورت وجود سیاهی زیر چشم است. کمبود خواب و نگرانی مداوم باعث می شود پوست ظریف زیر چشم گود رفته و تغییر رنگ داده شود. این می تواند ظاهری همیشه خسته و فرسوده به فرد بدهد، حتی اگر یک شب استراحت کامل داشته باشد. خود چشم ها نیز ممکن است کدر و فاقد روشنایی شوند، زیرا افسردگی اغلب انرژی و اشتیاق فرد را برای زندگی کاهش می دهد. جرقه ای که روزی در نگاهشان می درخشید، ممکن است خاموش شود و نگاهی خالی و خالی بر جای بگذارد.
چین و چروک صورت
یکی دیگر از عوارض رایج افسردگی بر روی صورت، ایجاد خطوط و چین و چروک های ظریف است. وقتی فردی مدام اخم می کند یا حالت غمگینی به تن دارد، می تواند باعث انقباض عضلات صورت و ایجاد چین و چروک در پوست شود. این خطوط می توانند با گذشت زمان برجسته تر شوند و سال ها به ظاهر آنها اضافه شود. علاوه بر این، افسردگی می تواند منجر به عدم مراقبت از خود و نادیده گرفتن ظاهر فیزیکی فرد شود. این می تواند منجر به خشکی پوست، جوش های آکنه و به طور کلی چهره ناسالم شود. صورت ممکن است درخشش و درخشندگی طبیعی خود را از دست بدهد، که بیشتر بر تأثیر افسردگی بر ظاهر کلی افراد تأکید می کند.
تاثیر افسردگی بر حافظه:
افسردگی موضوعی است که دانشمندان و محققان را برای دهه‌ها مجذوب خود کرده است و یکی از جنبه‌هایی که توجه خاصی را به خود جلب کرده، تأثیر آن بر حافظه است. رابطه بین افسردگی و حافظه یک رابطه پیچیده است و مطالعات نتایج متفاوتی را نشان می دهد. با این حال، تحقیقات اخیر این ارتباط جذاب را روشن کرده است و یافته ها واقعاً هیجان انگیز هستند.
یکی از مهمترین تأثیرات افسردگی بر حافظه، تأثیر آن بر هیپوکامپ، ناحیه ای از مغز است که مسئول تشکیل و بازیابی حافظه است. مطالعات نشان داده اند که دوره های طولانی افسردگی می تواند منجر به کاهش اندازه هیپوکامپ شود که به نوبه خود بر عملکرد حافظه تأثیر می گذارد. این یافته پیشگامانه است، زیرا توضیحی فیزیولوژیکی برای مشکلات حافظه تجربه شده توسط افراد مبتلا به افسردگی ارائه می دهد.
